ثانیه ها
پسر داشتن حس شیرینیه که منم تجربه ش کردم و بارها خدا
رو به خاطرش شکر میکنم
......دنیای معصوم و کودکانه اش به من که یک زن هستم حس
آرامش عجیبی میده ......
وقتی که سرگرمی همه مردهای زندگیم نا امید میشم و به یه گوشه
پناه میبرم یه مرد کوچولو میاد
پیشم که نه شوهرمه نه پدرم نه برادرم.اون تنها عشق زندگی
منه که با دستای کوچولوی مردونه
موهام رو نو سرگرمی ش میکنه و برای اینکه غصه هام رو فراموش کنم
با صدای قشنگش توی گوشم میگه
مامان امروز چقدر موهات قشنگ شده............
توی اون ثانیه ها که من اوج میگیرم و با تنها عشق زندگیم
سرگرمی ته دل میخندم
آره تنها عشق زندگیم من اون چشمای قشنگ مردونه ست که با
نگاهش فریاد میزنه
مامان عاشقتم......... و من با تمام پوست و خونم عشقش رو
احساس میکنم.............